زندگی شاد، ولی خاطره ای کم دارد
ساکت و رام، تب حادثه ای، کم دارد
زندگی چیست مگر؟ شهر پر از فاصله ها
که در آن بوسه ی بی خاتمه ای کم دارد
زندگی نرم، ولی حسرت باران دارد
دست در دست ولی ، قلب هراسان دارد
زندگی، شور نفسهای به هم پیوسته ست
عشق کمیاب ، ولی عشوه فراوان دارد
زندگی خوب، ولی سردی و گرما دارد
قطره ای گمشده در وسعت دریا دارد
گاه و بیگاه کسی دل به نگاهی شکند
همه مغرور ولی این همه "تنها" دارد
زندگی صلح، ولی خنجر و زیتون دارد
و به تعداد هوا، لیلی و مجنون دارد
آرزو نیست سبکبالی این ثانیه ها
سنبلی مست ولی لاله ی دلخون دارد
زندگی عشق، ولی سوسن پرپر دارد
غم و اندوه و شب و سوز مکرر دارد
زندگی سبزترین علت دلدادگی است
گرم و پر عشق دلی باد که دلبر دارد
نمی دونم شاعرش کیه؟!
سلام وبت عالیه خوشحال میشم بهم سر بزنی فعلا!!!!
سلام
حوصله ندارم!