روزی که تو آمدی به دنیا ای دوست ...........
این همون عنوانی بود که دو سال پیش برا روز تولدم توی وبلاگ تازه تاسیس کرده ام گذاشتم
اون روز اونقدر شوق داشتم که از اول صبح دائم به نت وصل می شدم ببینم کیا بهم تبریک می گن!
هم من و هم پدرم!
ولی امسال دومین سالی که بهار زندگی من در نبود پدر آغاز میشه.......
خدایاااااااااااااااا
خداجونم کمکم کنید
ای خدا دلم تنگ اومده
شیشه ی دلم ای خدا زیر سنگ اومده......
التماس دعا........
غربت دیرینه ام را با تو قسمت می کنم
تا ابد با درد و رنج خویش خلوت می کنم
رفتی و با رفتنت کاخ دلم ویرانه شد
من در این ویرانه ها احساس غربت می کنم
مانده ام در کوچه های بی کسی.....