خدایا سرشارم از عشقت کن

به یاد مهربان قلبی که سالها به دوستی و محبتمان می نواخت....دیگر نمی تپد

خدایا سرشارم از عشقت کن

به یاد مهربان قلبی که سالها به دوستی و محبتمان می نواخت....دیگر نمی تپد

برای همسر عزیزم ....

 برای همسر عزیزم که عمری چون گل داشت...... 

 

 

گاهی می آیی مثل یک خواب شیرین از دور   

 

وچشم هایت آن قدر  به من نزدیک می شوندکه  

 

من می توانم وسعت هزار اقیانوس رااز پنجره هایش تماشا کنم  

 

اشک هایت زیباترین رودهای جهان را    

 

  به خانه ام می آورند ...    

 

گاهی می آیی مثل یک خواب شیرین از دور و گل های باغچه با حریر لبخند  

 

به پیشوازت می آیندو شاخه های  کو کب به احترامت سر، خم می کنند  

 

   آسمان در قدمت     بذر مهتاب می پاشد ... 

سکوت می کنی پرندگان سکوت می کننددنیا ساکت می شود... 

می آیی مثل یک خواب شیرین از دورو انتشار عطر تو فطرت کوه های   

پشت خانه راتغییر می دهد 

دست هایت بوی خورشید بوی سیب می دهندمی آییمثل یک ...
 

 می خواهم سلامت کنم نمی شود  

می خواهم بگویم :"دلتنگت بودم"      نمی شود  

آسمان نگران توست فانوسی از سمت مشرق سو سو می زند 

 

و تو را می بینم از پشت شیشه های اشک  

 

دست در دست نسیم به زیارتی بزرگ می روی 

 

 می خواهم بپرسم : «دوباره می آیی؟   نمی توانم 

 

می خواهم بگویم : " دلواپست می شوم   "     نمی توانم   

رد پایت روی ماسه های مرطوب زیارتگاه من می شودو 

 

 تاریکی تا کمر کوه بالا می آید  

شعر از فضل ا... قاسمی 

 

نظرات 8 + ارسال نظر
پری وش پنج‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 06:48 ب.ظ http://nymphlike.blogsky.com











Mr PACT پنج‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 07:17 ب.ظ http://www.misaghetanha.blogsky.com

شعرش خیلی زیبا ست.

خدایش بیامرزد...

سلامت باشید

ممنون

هنگامه جمعه 17 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 12:32 ق.ظ http://hengameharjomand.blogsky.com

وای خواهری تو هم که زدی به غصه

خیلی قشنگ بود شعرت

خدا بیامرزه شوهریت را

تشکر

سلامت باشید عزیز

سارا جمعه 17 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 04:36 ب.ظ http://www.gelayol.blogsky.com

عزیزم الهی که خودت سالم و عمر با عزت داشته باشی
خدا همسری رو بیامرزه گلم

سارا جمعه 17 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 04:37 ب.ظ http://www.gelayol.blogsky.com

مهمونی سارا تموم شد...

زدن همه چی رو پرپر کردن!

ایناها بیا ببین...

سکوت... شنبه 18 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 02:26 ب.ظ http://sokuot.blogsky.com

سلام.
مرسی که سرزدی.
منم سرشارم از سکوت ولی ناخواسته.
ولی گاهی که نه بیشتر وقتا دوستش دارم سکوتم را چون همه ناگفته هایم را به دوش میکشد.
تو سرشار از خدا و من از خود.
وگاهی از خود به خدا میرسم که گاهی نه و همیشه.
بازم بیا واسم بگو همسرتون چیشده؟
ارزویم خوشحالی برای همه.
سکوت سرشار از ناگفته هاست.

سارا شنبه 18 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 06:22 ب.ظ http://www.gelayol.blogsky.com

میخوام بهش بگم دوستت دارم اما....
نه اینکه نتونم...نه اینکه نخوام بگم....نه.
دیگه نیست که بگم....
میخوام بگم وقتی نیستی دردم رو به کی بگم؟
کی جز تو محرم دلمه؟
اما نیستی...!

میخوام داد بزنم اما اشکا زودتر از همیشه سرازیر میشن و راه فریاد رو میبندن....
اومدم چون دلم خیلی گرفته بود....
اومدم اینجا چون تو که نیستی نمیخوام هیچ کس رو رو در رو ببینم....


نمیدونم وقتی که کنارم بودی به اندازه کافی بهت گفتم که دوستت دارم؟
آره؟
گفتم؟
نمیدونم وقتی که بودی شب که از خواب ناز بیدارم میکردی و میگفتی آب میخوام برات آب آوردم؟
ها؟

نمیدونم....یادم نمیاد...
آخه دیشب اومدی به خوابم تشنه بودی...


دلم خیلی گرفته نمیدونم چرا اینجارو مثل یه سنگر امن دونستم....
اومدم...درد و دل کردم...حالا هم میرم...



ببخش اگه بی اجازه و در نزده وارد شدم...

با خودم گفتم خب حتما دوستیم دیگه....دوستیم..




دوستیم؟

علی جمعه 24 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 06:05 ب.ظ http://www.mygolf.blogsky.com




فهمیدم ادم تنهاتر خودمم هست
تو عشقت فوت کرده پس خیلی سخت بت میگدره
خدایش بیامرزدش
قطعا جایش دربهشت است زیرا تو هنور عاشقش هستی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد